سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق


88/6/27 ::  2:40 عصر

دلم می خواهد ساعتها در روبرویت زانو بر زانویت ودست در دستت بنشینم و دیدگانم را به میان چشمان افسونگرت که همچون آهنربایی مرا به سوی خود می کشد بدوزم تا شاید تو 
در این آتشی که به سر و پایم زده ای سهیم شوی و برای لحظه ای هم که شده است دلت بسوزد و معنی عشق را بفهمی.
آه ای آرام جان ای یار نامهربان و ای کاش می توانستم به این آرزوی جاودانیم برسم ای کاش می توانستم راز دلم را از زبان نگاه با تو در میان بنهم ای کاش تو قدری بر سر رحم می آمدی و این بار که از کنارم می گذشتی نگاهت را به دیدگانم می دوختی و همه چیز را از نگاهم می فهمیدی و می دانستی که چقدر دوستت دارم و چه شور و شری در دل و جانم بر انگیخته ای.............


نویسنده : نغمه

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
105629


:: بازدید امروز :: 
20


:: بازدید دیروز :: 
17


:: درباره خودم ::

عشق
نغمه
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست ! ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست ! ای همیشگی ترین عشق،در حضور حضرت تو ! ای که میسوزم سر تا پا تا ابد در حسرت تو ! به تو نامه مینویسم،نامه ای نوشته بر باد که به نامت چون رسیدم،قلبم به گریه افتاد ای تو یارم،روزگارم،گفتنی ها با تو دارم ای تو یارم،از گذشته یادگارم.....

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

عشق

:: دوستان من ::

بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
.: شهر عشق :.
دل شکســــته
محمد قدرتی
گروه اینترنتی جرقه داتکو
فقط خدا
عشق یعنی ...
xXx عکسدونی xXx
منتظر
یار کارگر
داستان یک روز
مناجات با عشق
معرکه همون قلقلک
دهاتی
....ازاد....
لطیفه ، تا ریخی ، مذ هبی، اخلا قی ، سر گر می .
مهندسی مکانیک،جوش و کامپیوتر
داستانک

:: لوگوی دوستان من ::





:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

شهریور 88
آخر شهریور
زمستان 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
مهر 91
آبان 91
دی 91
اسفند 91
فروردین 92