عشق
91/10/25 :: 12:50 صبح
و اما پیشفرض این سئوال مهم اجتماعی:
راستی، چرا اینجوری است؟ من یک بار هر چقدر فکر کردم، متوجه این قضیه نشدم و البته، سادگی آنهم، مرا متحیر کرد! یک نفر میآید، توری پهن میکند، بعد دختر مورد نظر، در این تور میافتد؛ در حالی که با کمی دوراندیشی، میشد فهمید که چه اتفاقی در حال افتادن است. البته به این نتیجهها رسیدم که:
اما اینها، چیزی را ثابت نمیکند! یک عاشق، میتواند زیرک هم باشد؛ چرا که دارد در لحظه زندگی میکند و حواسش خیلی جمع است. البته قصد ندارم عشق را زیر ِسئوال ببرم و بگویم که بله، خانمها اصلا ً نباید روی ِ خوش به آقایان نشان بدهند. اما حرف من، سوء استفاده از خانمها است و کسانی که اساسا ً ، با استراتژی سوء استفاده میآیند؛ و حاضرند برای این استراتژی، نقش هم بازی کنند، حتی نقش یک عاشق. روزی، روزگاری این سوژه را، برای سرنخ خودمان تعریف کردم و قرار شد کار کنیم که به سرانجامی نرسید. از این به بعد تصمیم گرفتهام موضوعات به این مهمی را که نمیشود توی ِ رسانهها کار کرد، توی وبلاگ مطرح کنم و از همه، همفکری بگیرم.
خواهش میکنم علتها و جوابهایش را بنویسید تا به اشتراک بگذاریم این بحث مهم اجتماعی را. دیر نکنید، منتظرم ها!
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدید امروز :: :: بازدید دیروز ::
:: درباره خودم :: :: اوقات شرعی ::
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
107877
5
57
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست !
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست !
ای همیشگی ترین عشق،در حضور حضرت تو !
ای که میسوزم سر تا پا تا ابد در حسرت تو !
به تو نامه مینویسم،نامه ای نوشته بر باد
که به نامت چون رسیدم،قلبم به گریه افتاد
ای تو یارم،روزگارم،گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم،از گذشته یادگارم.....
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams:: لوگوی دوستان من ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::
شهریور 88
آخر شهریور
زمستان 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
مهر 91
آبان 91
دی 91
اسفند 91
فروردین 92