سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق


92/1/18 ::  1:8 صبح

من الان خوابم نمیاد تکلیف چیه؟؟؟


نویسنده : نغمه

92/1/18 ::  12:57 صبح

بی ترس فردا ها...می شود در همین لحظه



از راه برسی و



جوری مرا در آغوش بگیری



که حتی عقربه ها هم



جرات نکنند



از این لحظه عبور کنند؟؟؟



و من به اندازه ی تمام روزهای



کم بودنت



تو را ببویم و



... در این زمان متوقف



سالها در آغوشت زندگی کنم



بی ترس فردا ها...

 


نویسنده : نغمه

92/1/1 ::  1:53 صبح

بی تو آنلاین شبی باز از آن Room گذشتم.
همه تن چشم شدم. دنبال ID تو گشتم.
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم.
شدم آن User دیوانه که بودم.
وسط صفحه دسکتاپ، ROOM یاد تو درخشید
DING صد پنجره پیچید
شکلکی زرد، بخندید
یادم آمد که شبی با هم از آن Room گذشتیم.
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم.
تو همه راز های Hack ریخته در Booter های سیاهت.
من همه محو تماشای PM هایت.
Talk صاف و Room آرام، بخت خندان و زمان رام.
منو تو (و بقیه) همه دلداده به آواز روی Voice.
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن.
لحظه ای چند بر این Room نظر کن.
Chat آیینه عشق گذران است.
تو که امروز نگاهت به emailی نگران است.
باش فردا که دلت با ID دگران است.
تا فراموش کنی چندی از این Room سفر کن.
با تو گفتم حذر از Room ندانم…
ترک chat کردن، هرگز نتوانم، نتوانم
روز اول که emailام به تمنای تو پر زد
مثل spam، توی Inbox تو نشستم
تو Delete کردی ولی من نرمیدم، نگسستم
باز گفتم که تو یک Hacker و من User مستم
تا به دام تو در افتم Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودی، نرمیدم، نگسستم
Roomی از پایه فرو ریخت
Hackerی، Ignore تلخی زد و بگریخت
Hard بر مهر تو خندید
CPU از عشق تو هنگید
رفت در ظلمت شب، آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از User آزرده، خبر هم
نکنی دیگر از آن Room گذر هم
بی تو اما، به چه حالی من از آن Room گذشتم!...


نویسنده : نغمه

92/1/1 ::  1:47 صبح

اگه جادوگر بودی نفر قبلی رو به چی تبدیل میکردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ازمن شروع شد
منو به چی تبدیل میکردی




نویسنده : نغمه

92/1/1 ::  1:42 صبح

شاید....


نویسنده : نغمه

91/12/30 ::  1:31 صبح

...


نویسنده : نغمه

91/12/30 ::  1:30 صبح

...


نویسنده : نغمه

91/12/30 ::  1:29 صبح

آیة الکرسی را از آیات امید بخش قرآن میتوان ذکر کرد که قرائت آن باعث رفع بلا و آرامش معنوی برای تلاوت کننده میباشد.

 

 

خدایا رحمتت را از ما دریغ مدار که بنده ناتوانیم در برابر قدرت ازلی تو.

 

خدایا مارا به خود وامگذار


نویسنده : نغمه

91/12/29 ::  1:30 صبح

روزی فراموش خواهیم کرد...توضیحات

دلتنگی هایم که یکی دوتا نیست…

بخواهی بشماری تا فردا طول می کشد.!

تو که می دانی فردای من و تو

چقدر دیر میاید.

اما دست از من و دلتنگی هایم برندار

میدانی با آنها چه کاخ آرزوها ساخته ام…؟
.
.
دست به صورتم نزن
می ترسم بیفتد..
نقاب خندانی که بر چهره دارم! و بعد ..
سیل اشک هایم تو را با خود ببرد ..
و باز ..
من بمانم و تنهایی
.
.
.
این روزها دلم اصرار دارد
فریاد بزند؛
اما . . .
من جلوی دهانش را می گیرم،
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!!!
این روزها من . . .
خدای سکوت شده ام؛
خفقان گرفته ام تا آرامش اهالی دنیا،
خط خطی نشود . . .!!


نویسنده : نغمه

91/12/29 ::  1:27 صبح

چهار جمله از بزرگان


نویسنده : نغمه

<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
107755


:: بازدید امروز :: 
45


:: بازدید دیروز :: 
6


:: درباره خودم ::

عشق
نغمه
به تو نامه مینویسم ای عزیز رفته از دست ! ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست ! ای همیشگی ترین عشق،در حضور حضرت تو ! ای که میسوزم سر تا پا تا ابد در حسرت تو ! به تو نامه مینویسم،نامه ای نوشته بر باد که به نامت چون رسیدم،قلبم به گریه افتاد ای تو یارم،روزگارم،گفتنی ها با تو دارم ای تو یارم،از گذشته یادگارم.....

:: اوقات شرعی ::

:: لینک به وبلاگ :: 

عشق

:: دوستان من ::

بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
کارشناس مدیریت بازرگانی: مهران حداد
.: شهر عشق :.
دل شکســــته
محمد قدرتی
گروه اینترنتی جرقه داتکو
فقط خدا
عشق یعنی ...
xXx عکسدونی xXx
منتظر
یار کارگر
داستان یک روز
مناجات با عشق
معرکه همون قلقلک
دهاتی
....ازاد....
لطیفه ، تا ریخی ، مذ هبی، اخلا قی ، سر گر می .
مهندسی مکانیک،جوش و کامپیوتر
داستانک

:: لوگوی دوستان من ::





:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: مطالب بایگانی شده ::

شهریور 88
آخر شهریور
زمستان 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
مهر 91
آبان 91
دی 91
اسفند 91
فروردین 92